♥♥♥my love avati♥♥♥
دلم یه چیزی میخواهد
مے بوسم و مے گذارم کنار ...
تمام چیزهایے که ندارم را !
دستــ هایتـــ را
عاشقے اتــــ را
همــــــــــهـ را !
عادتـــ احمقــــانهـ اے ستـــ
چسبیدن به چیزهایے که ندارمشــــان ...!!!
$$$$$$$$_________$$$$$$$
غیــــــرت دارمــــــــ
روی خــــــــــــــاطراتمانـ !!!
بـــرای هـــر كســــی تعــــــریفشان نمــــیكنمـــــ...
تــــــــــــو فقـــــط مــــــــرد بــــــاش
و
انـــــــكارشـــــان نكـــــــن...
ايــــــن شعــــــــر ها بروند بــــــه جـــهنم
مــــن مجـــــنون آن لحظـــــه ام كـــه
قلبـــــــت زيـــــــر ســــرم دســــتو پا بــــزند
بآورتـــ بِشَود یآ نـﮧ
روزﮮ مـﮯ رسُد کـﮧ دِلَتــ برآﮮ هیچ کَس؛
بـﮧ اَندآزه ﮮ مَـטּ تَنگــ نَـפֿوآهَد شُد
برآی نِگآه کَردَنمـــ
כֿـَندیدنمـــ
اَذیتـــ کردَنمــــ
برآی تَمآم لَحظآتـﮯ کـﮧ دَر کـ ـنارَم دآشتی
روزﮮ خوآهد رسید کـﮧ در حَسرَت تِکرآر دوبآره مَـטּ خوآهـﮯ بود
می دآنم روزﮮ کـﮧ نبآشَم "هیچکَس تکرآر مـטּ نخوآهد شُد"
دگــــر تــــــقــدیــــر را
بـــرای نــیـــامــد نــت بـــهانـه نـــکـــن !!!!
مـرد بـــاش…
و بـگـو نــخـــواســــتـــــی….
و نــیـــامـــــدی….!
از روزیکه نامت ملکه ی ذهنمـــ شد،
احساســ می کنمــ جمجمه امـــ
با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ…
اومدی شبیه بارون دله من خسته خاکه
واسه اون نم نمه چشمات ، نمیدونی چه هلاکهنمی دونی ، نمیدونی واسه من چقدر عزیزی
شایدم می دونی اما منو باز به هم میریزینمی دونم چی رازیه که تو چشمات خونه کردههر چی هست اونقدر قشنگه که منو دیوونه کردهقطار می رود….تو می روی….. تمام ایستگاه می رود…………
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!مثل کشیدن کبریت در باد
دیدنت دشوار است
من که به معجزه ی عشق ایمان دارم
می کشم
آخرین دانه ی کبریتم را در باد
هر چه بــــــادا بــــــــــاد!
بادیدن هر صحنه عاشقانه ای
احساس یک پرانتز را دارم
که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد
من ازگم شدن درجاهای شلوغ
…میترسم …
یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..
که برای بُردنَش بر می گردی ..
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***_____________________***
_***_____________________***
__***___________________***
___***_________________***
____***______________ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
______________*(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.�
خوشم دوی اواتی
می روم...به کجا؟
نمی دانم ....حس بدی ست... بی مقصدی!
کاش نه باران بند می آمد... نه خیابان به انتها می رسید....
دخترک برگشت
چه بزرگ شده بود
پرسیدم : پس کبریتهایت کو ؟
پوزخندی زد .
گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد ...
.........
گفتم : می خواهم امشب
با کبریتهای تو ، این سرزمین را به آتش بکشم !
دخترک نگاهی انداخت ، تنم لرزید ...
گفت : کبریت هایم را نخریدند
سالهاست تن می فروشم ...
آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد
هیچ نشانه خاصی!
فقط با هر صدایی برمیگردد . .
کـاش مـی فـهـمیـدی ....
قـهـر میـکنم تـا دسـتـم را مـحـکمتر بگیـری و بـلـنـدتـر بـگـویی: بـمان... نـه ایـنـکـه شـانـه بـالا بـیـنـدازی ؛ و آرام بـگویـى: هـر طور راحـتـى ... !
خسته ام... از تـــــو نوشتن...!
کمی از خود می نویسم این "منم" که، دوستت دارم...!
یادم باشد دیگر هرگز خاطره هایم را کند و کاو نکنم!
مثل آتش زیر خاکستر می ماند...
حساب از دستم در رفته...
چندمین بار است که با یاد نگاه آخرت آتش می گیرم...؟
یکم بیشتر هوای اینایی که مارو میخندونن داشته باشیم ، اونا تو تنهایی هاشون بیشتر غصه می خورن ...
آمدی بشنوی بمانی
آمدی شنیدی، رفتی!
حالا سالهاست دیگر
کسی از لبهام نشنیدَهست: "دوستت دارم"
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه :
این که هر کاری در توانت هست براش انــــجام بدی ،
آخــــرش بـرگرده بگه :
مگه من ازت خواستم . . . / .
دیر فهمیدم ..
خیلی دیر ...
" عزیزم " ...
" گلم " ...
"عشقم "....
تکیه کلامش بود!
خدا را دوست بدار ...
حداقلش این است که یکی را دوست داری که روزی به او می رسی . . .
حواســــم را هرکـــجا که پــرت می کـــنم باز کـــنار تـــو می افتد ...
ﺩﺭ ﻧــﺎﻧــﻮﺍﯾـــﯽ ﻫــﻢ ﺻـــﻒ"ﯾــﮏ ﺩﺍﻧـــﻪ ﺍی"هـــا ﺟــﺪﺍﺳـــــﺖ . . . ﺍﺯ ﺟــﺬﺍﻡ ﻫــﻢ ﺑــﺪﺗــﺮ ﺍﺳــﺖ "ﺗﻨﻬﺎﯾـــــــــﯽ"
تو آنجـــا . . . من اینجــــا . . . همه راستـــــ می گفتند تو کـــجا من کـــجا !
مگر چند بار به دنیا آمده ایم
که اینهمه میمیریم؟ !!
یه مرد با چشم هایش عاشق می شود یه زن با گوش هایش ...
برای همینه که زن ها آرایش میکنن و مردها دروغ میگن
دلم یک دنیا تنهایی میخواهد
با یه عالمه تو و تمام گوشه کنارهای اغوشت
چگونه است؟!
صبح كه بيدار شدي
كدامين نقاب را بر مي داري؟
فصل نقابهاست...
انگار كسي ما را بي نقاب نمي بيند
اگر روي واقعي داشته باشيم
كسي ما را نمي پسندد
به دنبال لحظه ايم كه تمام نقابها از چهره ها برداشته شود
ايا آن روز هيچ "خودي" باقي خواهد ماند؟.
دلم اصرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد
چهار تا دوست که 30 سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون…اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد.دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغول به کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکت رو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی ترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد.سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده. اون توی بهترین دانشگاههای جهان درس خوند و یه مهندس فوق العاده شد. الان یه شرکت ساختمانی بزرگ برای خودش تاسیس کرده و میلیونر شده. پسرم اونقدر وضعش خوبه که برای تولد بهترین دوستش یه ویلای 3000 متری بهش هدیه داد.هر سه تا دوست داشتند به همدیگه تبریک می گفتند که دوست چهارم برگشت سر میز و پرسید این تبریکات به خاطر چیه؟ سه تای دیگه گفتند: ما در مورد پسرهامون که باعث غرور و سربلندی ما شدن صحبت کردیم. راستی تو در مورد فرزندت چی داری تعریف کنی؟
چهارمی گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توی یه کلوپ مخصوص کار میکنه. سه تای دیگه گفتند: اوه! مایهء خجالته! چه افتضاحی! دوست چهارم گفت: نه. من ازش ناراضی نیستم. اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگی بدی هم نداره. اتفاقا” همین دو هفته پیش به مناسبت تولدش از سه تا از صمیمی ترین دوست پسراش یه مرسدس بنز و یه هواپیمای خصوصی و یه ویلای 3000 متری هدیه گرفت
خدايا اگر تو درد عاشقي را ميكشيدي
تو هم زجر جدايي ميچشيدي
اگر چون من به مرگ آرزوها ميرسيدي
پشيمان ميشدي از اينكه عشق را آفريدي
بگو هرگز سفر كردي؟
سفر با سختي و خون و جگر كردي؟
كسي را بدرقه با چشم تر كردي؟
براي رسيدن به معشوقت صد خطر كردي؟
خدايا به كدامين تجربه بر من نظر كردي؟؟
دوستت دارم
و آفتاب بغلم میکند
پشت میز ادارهام میگذارد
دیگر غروب است
آفتاب هم به خانهی خود میرود
نمیدانم راه خانهی من کدام است
خَستِـﮧ شُدم
بَس کِـﮧ
دِلَم رَنجید و خَندیدَم
تو در کدام ثانیه می آیی
بگو ساعتها را
در همان لحظه نگاه دارم
میخواهم
سیر تماشایت کنم
دلم یک غریبه می خواهد
بیاید بنشیند فقط سکوت کند
من هـی حرف بزنم
...
و بزنم و بزنم
تا کمی کم شود از این همه بار
بعد بلند شود و برود
نه نصیحتی نه.....
انگار نه انگار!!
این روزها برای نفس کشیدن
بهانه ای ندارم
بهانه لازم نیست برای زندگی !
بی بهانه خواهم زیست
تو ای بی بهانه ترین لحظات هستی من
بهانه ای برای این بی بهانگی بیاور ...
هیچ وقت نفهمیدم...
چرا درست همان کسی که...
فکر میکنی با همه فرق دارد...
یک روز...
مثل همه...
تنهایت میگذارد...؟!!
سختی ها نمک زندگــــــی است
امّا چرا کسی نفهمید
"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست
مزه "درد" میدهد
دو سیگار امشب در گوشه ی لبم گذاشتم
یکی برای تو دیگری به یاد تو
تو دیگر سیگار دود نکن
خودم برایت دود میکنم
مهم نیست ریه هایم بوی مرگ بگیرن
تو خوب باشی کافیست
حتی اگرقرار باشد در رویاهایم تو را ملاقات کنم
نام زیبــــای تو را در کتیبه ای از جنس عاطــفه حک خواهم کرد
و عــکس قشنگت را در قابی از جنس عــــشق میگذارم تا همه بدانند تو سلطان جان من و فاتح دلم هستی
فقط برای عشـــــــقم از صمیم قلب دوســـــــــــــتت دارم
و عشــــــقمونو ابدی می کنم تا جاودانه بشــیم
و از بودنـــــــت در کنارم افتخار می کنم
ولنتــــــــــاین
مبــــــــارک
بوســــــــــــــــــــ
نفســــــم
نفســــــم
نفســــــم
نفســــــم
نفســــــم
نفســــــم
نفســــــم
نفســــــم
ولنتاینت مبارک اواتکم
به سلامتي دختري که دورش پر پسره اما دلش گير يه نفره.....
به سلامتي دختري که خيلي کسا مي خوان باهش باشن اما اون يه نفر رو مي خواد.....
به سلامتي دختري که فقط واسه 1ساعت ديدنت.... 5ساعت توي راهه.....
ولي هيچ انتظاري ازت نداره....
به سلامتي دختري که تمام زندگيشي.... اما اون يه ذره از زندگي تو هم نيست....!
وقــــتــــــــــی رفــــــــــــتــــــــــی،
تــــــا آخــــــــــر بــــــرو،
وقــــــتــــــــی مـــــــــانــــــــــدی،
تـــــــــا آخـــــــــر بــــــــــــمـــــــــــــان،
ایــــــــــن تـــــــــــــن خـــســـــــــــته ست،
از نـــــیمه رفــــتـــــــــن هـــــا ...
از نــــیمه مــــــــــــانــــــدن هــــــــا ...
میتــرســم… کسـی بــوی ِ تنـت را بگیــرد نغمــه ِ دلـت را بشنــود و تو خــو بگیــری به مـــآنـدنـش!!! چـه احســآس ِخـط خطــی و مبـهـمـ یسـت! ایــن عــآشقــآنـه هــآی حســود مــن … روزگار نبودنتــ را برایمـــ دیکتهــ میکند و نمره ی منــ باز میشود صفر.. نبودنتــ را یاد نمیـــ گیرمـــ...
آدم هـــــــا... فـرامـوش نـــمیکــــنند ... !! ...
خــدايا ؟
کــمــي بــيـا جــلــوتــــر . .
مــي خــواهـــمـــ در گوشــت چــيــزي بــگــويم . . . !
ايـن يـک اعــتـرافــــــ اســت . . .
مــن بــي او دوامــ نــمي آورمــ . . .
حــتــي تــا صــبح فـــردا . . . !.!
دل آدم گاهی چقدر گرم میشود....
یه لحظه فکر کن تو به من ، شاید که باورم کنی
التماست نمیکنم، چون میدونم ، دوست نداری
اگه می خوای جدا بشی
به من بگو که واسه چی
مگه من و دوست نداری
چرا میخوای تنهام بذاری
چرا می خوای دوستی مارو بدون هیچ ، خراب کنی
مگه چی شده واسه تو ، میخوای من و رها کنی
میخوای من و رها کنی
نمیخوام بگم که برگرد
نمیخوام منو ببینی
چون دیگه چیزی ندارم
که بخوای ازم بگیری
نه دیگه دوست ندارم
نه دیگه برام مهمی
نه برو واسه همیشه
تو دیگه واسم غریبی
کاش که من عاشق نبودم
عاشق یه عشق بیهوده نبودم
من دیگه حرفی ندارم
بیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیم
برگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشد
دلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شده
چه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدی
چرا رفتی از کنارم؟
تو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبت
با چند خاطره ماندم
برگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شود
دلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ
صدای خنده هایت تنگ شده
با آمدنت من را دوباره زنده کن
واحساس را دوباره در وجودم شعله ور کن
تا عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسم
اور نمیکنم تورو ، میدونم دوستم نداری
فقط بهت میگم برو ، میخوام که تنهام بذاری
عاشقت بود میدونی ، تو رو میخواستم بخدا
میدونم دوستم نداری ، میخوام که تنهام بذاری
اینجور برای من بهتر، اروم میشم ای نازنین
اخه دلت جای دیگه است ، نمی خوام تنهاش بذاری
باید بری باید بری، تنها بمونم نازنین
اینجور برای من بهتر، اروم میشم ای نازنین